حقوق ما

انقلاب اسلامی و حقوق

۴ مطلب با موضوع «مقالات و یادداشت ها» ثبت شده است

اومانیسم در ساحت حقوق

عطاالله بیگدلی 

 اومانیسم مانند بسیاری از مفاهیم دیگر که در مغرب زمین شکل گرفت، یک مفهوم تاریخی است. در برهه های مختلف تاریخ، اومانیسم در خود غرب معانی متعدد و مختلفی داشته است. غربیان نیز همانطور که بیان شد تمدن، تفکر و فلسفه را از یونان آغاز می کنند به این دلیل که تا قبل از تاریخ یونان را جزء تاریخ اندیشه محسوب نمی کنند. البته این جریان دلایل غرب شناسانه دارد. در یونان مفهوم خاصی از اومانیسم وجود دارد. انسان های یونانی به چند دسته تقسیم می شوند: زنان، بردگان و غیره. این تقسیم بندی انسان، در رأس تقسیم بندی افراد جامعه کسانی قرار دارند که آزادند؛ یعنی برده نیستند و «Educated» شده اند. «Education» روی آنها اتفاق افتاده و یک سیر آموزشی را گذرانده اند. به طور مثال زبان یونانی را به خوبی صحبت می کنند، حماسه های گذشته را غالباً حفظ هستند، به ادبیات تسلط دارند و از همه مهم تر اینکه سخنور هستند. یونانی ها این دسته از انسان ها را که در این طبقه وجود داشتند، «human» می خواندند.

یکی از مناقشاتی که همواره در جامعه اسلامی و شیعی ایران با آن مواجه بوده‌ایم این بوده است که عرصه‌ای از زندگی ما را فقه اداره می‌کرده است. اما مخصوصاً پس از انقلاب و رشد این تلقی که دینی بودن زندگی شامل تمام عرصه‌های آن می‌شود، دغدغه‌ی فقهی‌شدن قانون که از مشروطه تولد یافته بود، در لایه‌های مختلف جامعه گسترش می‌یابد. وقتی موارد تعارض در سطح نهادی در معرض دید همگان قرا می‌گیرد و حداقل در ظاهر حکومت به اقتضای ملتزم بودنش به کارامدی برخلاف احکام فقهی عمل می‌کند و قوانینی را اینچنین تصویب می‌کند، عده‌ای این فریند را فرایند سکولاریزاسیون در جمهوری اسلامی می‌بینند و عده‌ای هم این روند را نه سکولاریزاسیون بلکه تداوم عملی نگاه فقهی حضرت امام بر مبنای اصل حفظ نظام اجتماعی (نگاه کنید: سوره اندیشه، ش48-49، نزاع گفتمان‌ها در پس ساختارها) می‌بینند. متنی که می‌خوانید مروری گذرا است بر این مناقشه از ابتدای مشروطه تاکنون، از روزی که با قانون مدرن مواجه شدیم و درباره‌ی اینکه در ابتدا از قانون چه فهمی داشتیم و امروز در مجلس شورای اسلامی مناقشه فقه و قانون چه شکل متعینی یافته است.

در فلسفه کانت که اوج تقریر فلسفی از سوبجکتیویست است شاهد پدیده ای به عنوان سوژه هستیم. در واقع سوژه انسانی است که تلقی خاصی از خودش دارد و این تلقی دارای 4 رکن می باشد:

1-    عقلانیت

2-    آزادی(اباحیت)

3-    اراده

4-    جسارت و جرأت

.-عقلانیت: سوژه معتقد است با عقل خود بنیاد خویش می تواند عالم را بفهمد و تصرف کند

-آزادی: یعنی هر کاری می تواند انجام دهد نهایتاّ حد آزادیش آزادی دیگران است.

-اراده: می تواند بخواهد هر کاری را انجام دهد.

در این عنوان برخی از مقالات و یادداشت های کارگروه مطالعات حقوقی موسسه اشراق قرار خواهد گرفت.